انجام فعالیت در هر بازاری همواره با باورهایی همراه است که ممکن است درست یا غلط باشد. همان قدر که باورهای صحیح میتواند ما را در جهت نیل به اهداف فعالیت و سرمایهگذاریمان یاری کند، باورهای غلط میتواند ما را از دست یافتن به مقاصد خوبمان دور کند. برای معامله در بازار بورس اوراق بهادار نیز همچون هر کسب و کاری باورهای غلطی وجود دارد که سبب شده بسیاری افراد از این بازار گریزان باشند یا با نگرانی به معامله در این بازار بپردازد.
بدیهی است که هر سرمایهگذاری علاوه بر سودهای احتمالی، میتواند ضرر و زیانهایی هم به همراه داشته باشد و مخاطراتی از قبیل شرایط اقتصادی و سیاسی میتواند آن را با ریسکهایی مواجه کند. اما باورهای غلط عقایدی هستند که عموماً بدون درنظر گرفتن جنبه تخصصی و از منظر احساسی بیان میشود. آگاهی را شاید بتوان اولین گام در سرمایهگذار دانست؛ لذا برای افزایش سطح عمومی آگاهی، در این مطلب تلاش خواهیم کرد به بررسی برخی باورهای نادرست پرداخته و تأثیر آنها را بر فعالیتهای صاحبان سرمایه و سهامداران بسنجیم.
بازار سرمایه یا قمار؟
به عقیده بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه، یکی از باورهای غلط سرمایهگذاری در بورس این است که برخی از صاحبان سرمایه، سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار را بهمثابه یک قمار میدانند؛ قماری که در صورت خوششانس بودن سرمایهگذاران با سودآوری و در صورت بدشانسی نیز با ضرر و زیانی جبرانناپذیر همراه خواهد شد. اما به نظر کارشناسان بازار سرمایه، چنین باوری از این جهت اشتباه است که سرمایهگذاری در این بازار اگرچه با ریسکهایی همراه است؛ اما سهامداران میتوانند از طریق روشهای مختلف این ریسکها را شناسایی و مدیریت کنند و از این طریق ریسک سرمایهگذاری خود را نزدیک به صفر رسانند.
این موضوع نشان میدهد که فاکتور خوش شانسی و یا بد شانسی تعیین کننده سود و زیان سرمایهگذاری نیست و سهامداران میتوانند از طریق تحلیلهای مختلف و مناسب، بازار سرمایه را پیشبینی نموده، در صورت پیشبینی درست و مثبت اقدام به سرمایهگذاری کنند و با سودآوری مناسبی نیز همراه شوند. این در حالی است که قمار تنها به عامل شانس بستگی دارد و در آن نمیتوان آینده سرمایهگذاری را پیشبینی کرد. سهامداران با مطالعه روشهای موجود در کاهش ریسک معاملات، میتوانند ضمن شناسایی و مدیریت ریسکهای مختلف در سرمایهگذاری، با خیال آسودهتری نسبت به خرید و فروش سهام اقدام نمایند.
پول دار شدن یک شبه!
بسیاری بر این باورند که ورود به بازار بورس یعنی پولدار شدن یک شبه! پرواضح است که علت ورود افراد به بازار بورس اوراق بهادار مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر، کسب سود و منافع است؛ اما “نابرده رنج گنج میسر نمی شود”!
گاهی از اطرافیان شنیده ایم که فردی سهم خاصی را خریده و پولدار شده است. این اتفاق حاصل سرمایهگذاری یک روزه این فرد نیست. او نیز مدتی در بازار تلاش نموده،وضعیت شرکتها را مطالعه کرده، به شناسایی و مدیریت ریسکهای موجود پرداخته، با بزرگان بازار و اهل فن مشورت کرده، از هیجانات زودگذر و کاذب اجتناب نموده و سهمی را خریده که سود مناسبی را عاید وی کرده است. بنابراین در این مسیر تلاش کرده و سود کسب شده نتیجه درایت و کوشش وی بوده است. باید بپذیریم که اگر به دنبال موفقیت هستیم، باید تلاش کنیم.
بیان دو نکته خالی از لطف نیست، گرچه شاید بدیهی به نظر آید ولی اغلب فراموش می شود:
سود درصدی از مبلغ سرمایهگذاری است و بنابراین بدیهی است که سود یک فرد با ۱ میلیارد سرمایه با سود فردی با ۱۰۰ میلیون سرمایه یکسان نیست.
باید ارزش زمانی پول را در نظر بگیریم (۲۰ درصد سود در یک ماه با ۲۰ درصد سود در ۶ ماه یکسان نخواهد بود).
معامله در بورس با وام بانکی یا قرض!
توصیه اغلب کارشناسان خبره بر این است که با پول مازاد خود معامله کنید، نه با پول وام و نه با پولی که برای امرارمعاش قراردادهاید.اگر وام بانکی دریافت کردهاید یا با استفاده از اعتبار کارگزاریها اقدام به خرید و فروش سهام میکنید، به خاطر داشته باشید که بانک یا کارگزاری درصدی سود از شما بابت پول ارائه شده دریافت می کند. برای مثال شما وامی از بانک گرفته اید با نرخ ۲۲% (سالیانه) و آن را در معاملات سهام خود سرمایهگذاری نموده اید. حال اگر شما پس ازیک سال از سرمایهگذاری خود ۲۲% سود کسب کنید درواقع مثل این است که سودی دریافت نکرده اید! شما تنها توانسته اید نرخ بهره وام خود را پوشش دهید.
از طرفی اگر شما این پول را در حساب بانکی میگذاشتید سالانه ۱۸% سود به شما پرداخت میشد. با این حساب شما ۱۸% هم کمتر سود کردهاید. بنابراین اگر بخواهید اعلام کنید که از پول وام مذکور سود دریافت کردهاید، باید معاملات شما سودی بیش از ۴۰ درصد را ایجاد کند!
برای همین توصیه میشود همواره از پول مازاد خود در سرمایهگذاری استفاده نمایید.
افزایش سن در تقابل با ریسکپذیری
این دیدگاه در بین برخی از مخاطبان ایرانی وجود دارد که با افزایش سن افراد، ریسکپذیری آنها کاهش مییابد و بهجای سرمایهگذاری ترجیح میدهند پول خود را در بانک گذاشته و از پسانداز خود را از کمترین ریسکی محفوظ دارد. اما در حقیقت تجربه تاریخی نشان داده است که تابه حال هیچ فردی با پسانداز در بانک و دریافت سود، پولدار نشده است و اتفاقاً در کشورهایی مانند ایران که نرخ تورم بالا است، سرمایه این افراد روزبهروز ارزش خود را از دست داده است. این موضوع نشان میدهد که در حقیقت این افراد دچار زیان شدهاند و قدرت خرید خود را از دست دادهاند.
افرادی که در دوران بازنشستگی به سر میبرند بهجای پسانداز کردن و کمارزش شدن سرمایه خود میتوانند در بازاری مانند بازار سرمایه که ریسکهای قابل پیشبینی دارد، سرمایهگذاری کنند. با توجه به مطالبی که پیشتر در مورد شناسایی و مدیریت ریسک گفته شد، این افراد میتوانند با تحلیل مناسب اقدام به سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار کرده و سود مناسبی دریافت کنند. از طرفی بازنشستههایی که میخواهند سرمایه یکعمر زحمت خود را با ریسک کمتری همراه کنند نیز میتوانند با صدور صندوقهای سرمایهگذاری، ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهند.
علاوه بر این سرمایهگذاران در سنین مختلف میتوانند از خدمات مشاوره و سبدگردانی شرکتهای دارای مجوز بهرهمند شوند.
سرمایه زیاد!
بسیاری از افراد بر این باورند که سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار نیازمند داشتن سرمایهای زیاد است و چون در حال حاضر ما این سرمایه را در اختیار نداریم، پس توانایی سرمایهگذاری در این بازار را نخواهیم داشت! اما در حقیقت سرمایهگذاری در بازار سرمایه به گونهای دیگر است و اتفاقاً سرمایهگذاران با هر سرمایهای حتی بسیار اندک میتوانند اقدام به سرمایهگذاری کنند.
تکیه بر مشاوره افراد ناشناس
یکی دیگر از باورهای غلطی که برخی مواقع گریبان گیر سهامداران میشود، این است که آنها در کارگزاریها و یا حتی گروههای تلگرامی و دیگر شبکههای اجتماعی با افراد یه ظاهر خبرهای آشنا میشوند که اصلاحاً به دیگران سیگنال ارائه میکنند!. این موضوع سبب میشود تا این دسته از سهامداران صرفاً بر اساس نظرات افراد به ظاهر خبره اقدام به خرید و فروش نمایند، بدون آنکه علت این خرید با فروش را بدانند. این نحوه خرید و فروش ۲ مشکل عمده را در پی خواهد داشت:
با این شیوه سهامداران روش درست و منطقی معاملات را که متکی بر اصول خاص و تحلیلاست را فرا نخواهند گرفت.
این روش معامله موجب ایجاد جو هیجانی در بازار شده و به افزایش حبابی یا کاهش بیرویه قیمت سهام منجر شود.با این اوصاف پیشنهاد میشود که سهامداران تلاش کنند با افزایش دانش بورسی و مهارت تحلیلی بورسی خود در کنار مشاوره افراد خبره ریسک معاملاتی خود را به حداقل رسانده و سود کسب کنند.
خرید سهام شرکتهای پر سروصدا
در دنیای امروزه که مخاطبان همواره در مواجه با بمب باران رسانهای هستند، شرکتهایی نیز از این فرصت استفاده کردهاند تا سر و صدایی به پا کنند. این موضوع در برخی شرکتهای بورسی نیز صحت دارد؛ یعنی این شرکتهای بورسی در راستای برند شدن و معرفی نام خود به مخاطبان، کمپینهای روابط عمومی را راهاندازی کرده و مخاطبان را با بمب باران اطلاعاتی همراه میکنند. در این میان برخی از فعالان بازار سرمایه نیز تحت تاثیر این جو رسانهای به این باور میرسند که احتمالاً این شرکت با سودآوری مناسبی همراه میشود و از این روست که فعالیتهای خود را با آب و تاب رسانهای میکند.
اما در حقیقت ممکن است چنین تحلیلی اشتباه باشد و این شرکتها در راستای فعالیتهای بازاریابی و برندینگ اقدام به تبلیغات این چنینی کرده باشند؛ یا حتی ممکن است در فعالیتهای داخلی خود با مشکلاتی همراه شدهاند و از طریق فعالیتهای رسانهای در تلاشاند تا فعالیتهای شرکت را مثبت جلوه دهند. با توجه به این موضوع پیشنهاد میشود که سهامداران صرفاً تحت تأثیر تبلیغات رسانهای قرار نگیرند و بر پایه تحلیلهای قابل اتکا اقدام به سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام شرکتهای بورسی کنند.